تحولات منطقه

فروپاشی ارتش و نظام حاکم بر دمشق آن قدر سریع و غافلگیرکننده بود که حتی خبره ترین تحلیلگران را در مورد آینده سوریه و تأثیراتی که این اتفاق می‌تواند بر منطقه بر جای گذارد، نگران کرده و به کنکاش واداشت.

تعیین سرنوشت آینده سوریه برعهده مردم آن است
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

روه‌های مخالف در یازدهمین روز حمله برق‌آسای خود وارد پایتخت شدند و سقوط نظام اسد را رسماً اعلام کردند. سقوط دولتی که یکی از متحدان نزدیک جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شد البته از سوی غرب و حامیان منطقه‌ای آن‌ها به فال نیک گرفته شده و تلاش دارند به‌ویژه رویکرد ضدایرانی حاکمیت تازه شام را برجسته کنند. در این راستا روز گذشته و در حالی که هرج و مرج دمشق را فراگرفته و کاخ ریاست جمهوری و ساختمان وزارت دفاع هم از دستبرد در امان نبود، شبکه سعودی العربیه تصاویر مربوط به حمله عناصر مسلح به سفارت ایران در دمشق را برجسته کرد. در این گزارش آمده است عناصر مذکور اقدام به شکستن شیشه‌ها و بیرون ریختن اسناد و مدارک و از بین بردن لوازم داخل سفارت ایران کرده‌اند. 
اما براساس گفته‌های اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه، تدابیر لازم برای اطمینان از امنیت و ایمنی سفارت اتخاذ شده و سفیر و کارکنان در سلامت کامل هستند.  همچنین در حالی که پیش از این برخی نگرانی‌ها درباره احتمال تعدی گروه‌های مخالف نظام دمشق به اماکن مقدس شیعیان وجود داشت، گفته می‌شود حرم حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه(س) در امنیت کامل است. با اشغال پایتخت توسط نیروهای تحریرالشام، جمعی از مردم سوریه به حرم حضرت زینب (س) پناه بردند. 

تهران: تعیین سرنوشت آینده سوریه برعهده مردم آن است
همزمان وزارت امور خارجه کشورمان در نخستین واکنش به تحولات سوریه، بعد از ظهر روز گذشته با صدور بیانیه‌ای ضمن یادآوری موضع اصولی ایران مبنی بر احترام به وحدت، حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی سوریه، تأکید کرد تعیین سرنوشت و تصمیم‌گیری در مورد آینده سوریه تنها بر عهده مردم این کشور، بدون مداخله مخرب یا تحمیل خارجی است. در ادامه این بیانیه با بیان اینکه تحقق این مهم مستلزم پایان هرچه سریع‌تر درگیری‌های نظامی، ممانعت از اقدامات تروریستی و شروع گفت‌وگوهای ملی با مشارکت همه طیف‌های تشکیل‌دهنده جامعه سوریه برای تشکیل حاکمیت فراگیر که نماینده همه مردم سوریه باشد، است، تأکید می‌کند: جمهوری اسلامی از سازوکارهای بین‌المللی با محوریت قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل متحد برای پیگیری روند سیاسی در سوریه همچون گذشته حمایت کرده و به تعامل سازنده با سازمان ملل در این زمینه ادامه می‌دهد.
همچنین تأکید شده است: در این وضعیت که سوریه در دوره‌ای خطیر از تاریخ خود قرار دارد، تأمین امنیت همه شهروندان سوری و اتباع سایر کشورها و نیز حفظ حرمت اماکن مقدس مذهبی و همچنین حفاظت از اماکن دیپلماتیک و کنسولی وفق موازین حقوق بین‌الملل بسیار ضروری است. روابط دو ملت ایران و سوریه پیشینه‌ای دیرینه داشته و همواره دوستانه بوده است و انتظار می‌رود این روابط با رویکرد حکیمانه و دوراندیشانه دو کشور بر اساس علایق و منافع مشترک و عمل به تعهدات حقوقی بین‌المللی تداوم یابد. ایران با تأکید بر جایگاه سوریه به عنوان کشوری مهم و تأثیرگذار در منطقه غرب آسیا، از هیچ کوششی برای کمک به استقرار امنیت و ثبات در سوریه دریغ نخواهد کرد و بدین منظور به رایزنی‌های خود با همه طرف‌های اثرگذار به ویژه در منطقه ادامه خواهد داد. 

چرا ایران در این دوره وارد سوریه نشد؟
صدور بیانیه اخیر در شرایطی است که تحولات سریع سوریه در یک هفته گذشته مورد توجه قرار گرفته و بسیاری اکنون می‌پرسند چرا جمهوری اسلامی در این مقطع در حمایت نظامی علنی از بشار اسد وارد سوریه نشد؟ نباید از نظر دور داشت حضور علی لاریجانی، سیدعباس عراقچی و دیگر بالاترین رده مقامات ایرانی برای مذاکره با اسد در دمشق آن هم طی چند روز اخیر، همگی نشان‌دهنده عزم جدی ایران برای تقویت نظام حاکم بود اما یک خطای راهبردی سبب شد حکومت در سراشیبی سقوط قرار گیرد و آن بی‌توجهی به تذکر رهبرمعظم انقلاب بود؛ اسد دلخوش به وعده‌های جریان عربی و غربی منطقه شد.
حقیقت آن است زمانی که داعش در سوریه ظهور کرد و شرایط امنیتی برای سوریه سخت شد، دولت این کشور طی روندی رسمی از جمهوری اسلامی درخواست کمک کرد. حضور ایران در سوریه نیز مبتنی بر چارچوب اقدامات مستشاری بود و این یعنی ارتش و نیروهای نظامی این کشور در برابر تروریست‌ها ایستاده بودند و نیروهای مستشاری ایران بنا نبود به جای سوری‌ها بجنگند. هرچند ایران در مقاطعی از جنگ بنا به شرایطی مجبور به اعزام نیروهای نظامی محدود نیز شد اما چارچوب اصلی همان حضور مستشاری بود. داعش در آن زمان به نحوی پیش‌روی می‌کرد که مردم سوریه نیز از جنایات این گروه احساس خطر کردند و زمانی که نیروهای حامی اسد وارد میدان شدند از آن‌ها استقبال کردند. استقبال مردمی، حضور ارتش در میدان و تلاش مستشاری ایران به درخواست رسمی سوری ها سبب شد فتنه داعش خاموش شود. 
 شرایط سوریه اما در این اواخر به مرور تغییرات جدی کرد. اگر در دوره قبل مستشاران ایرانی برای کمک به نیروهای نظامی سوریه شتافتند این بار اساساً نیروهای نظامی سوری دیگر انگیزه‌ای برای جنگ نداشتند و با اولین درگیری‌ها بخش اصلی و شیرازه لشکرها و گردان‌هایشان از هم می‌پاشید.
 
هشدار رهبر معظم انقلاب که نادیده گرفته شد
اما مهم‌ترین مسئله و تغییر در خود بشار اسد بود. آخرین دیدار بشار اسد با رهبرمعظم انقلاب حاوی نکته مهمی بود. رهبرمعظم انقلاب ۱۰ خرداد امسال در دیدار رئیس جمهور سوریه که برای ابراز تسلیت به ملت ایران در شهادت شهید رئیسی، به تهران سفر کرده بود پس از قدردانی از نقش‌آفرینی کشور سوریه در پیروزی‌های محور مقاومت، با هشدار نسبت به نقشه‌های کشورهای غربی برای ساقط کردن نظام سیاسی کشور سوریه، تذکری به بشار دادند و فرمودند: «غربی‌ها و دنباله‌های آن‌ها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند، اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوه‌های دیگر و از جمله وعده‌هایی که هیچ‌گاه به آن‌ها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند. هر چقدر ما عقب بنشینیم، طرف مقابل جلو می‌آید».
این تذکر ناشی از شناخت واقعی از صحنه بود. جمهوری اسلامی پیش از آغاز جنگ در لبنان، بارها تذکرات لازم را درباره تقویت قوای تروریست‌ها به اسد اعلام کرده و حتی پیشنهادهای لازم را به صورت رسمی به او داده بود اما این تذکرات مورد توجه قرار نگرفت. ادامه این روند تا آخرین ساعات سقوط دمشق نیز ادامه داشت. اسد همچنین به اندازه کافی به توصیه‌های ایران در خصوص مردم‌سالاری و دفاع مردمی توجه نکرد. عدم همراهی مردم با دولت به‌دلیل اوضاع وخیم اقتصادی، ضعیف شدن ارتش و آلوده شدن به فساد، اعتماد دولت سوریه به برخی وعده‌های دولت‌های خارجی درازای دست برداشتن از مقاومت، برخی از همین اشتباهات است، تا جایی که همان‌گونه که حتی در رسانه‌ها نیز به‌چشم می‌خورد، وی حتی تا همین چند روز قبل هم درخواست صریحی از جمهوری اسلامی برای کمک نکرده بود، در حالی‌که روشن بود نظام حکومتی سوریه توان لازم برای ایستادگی را ندارد. ایران نیز زمانی که بی‌میلی اسد را برای حمایت میدانی دریافت کرد بنا را بر دخالت نکردن گذاشت، اما تلاش خود را برای متقاعد کردن اسد تا آخرین لحظه ادامه داد اما وی زمانی متوجه توخالی بودن وعده‌های دشمنان خود شد که کار از کار گذشته بود.

ایران و محورمقاومت پس از سقوط بشار اسد
با توجه به تحولات اخیر اکنون این پرسش مطرح است که تکلیف پشتیبانی از محور مقاومت پسا سقوط بشار اسد چه می شود؟ ایران در حالی یکی از مهم‌ترین راه‌های پشتیبانی مطمئن و آسان‌تر خود را برای تقویت مقاومت به‌خصوص در تقویت مقاومت لبنان از دست داده که تا قبل از این نیز سوریه تنها راه پشتیبانی نبوده است. ضمن اینکه عقبه محور مقاومت تجربه موفق گذشته را هم دارد که در موقع اراده کردن و تصمیم‌گیری با اقتدار توانسته به مناطق کاملاً در محاصره، تجهیزات و تسلیحات برساند. غزه و یمن دو نمونه آشکار در این سال‌ها هستند.
خلأ قدرت همسو در دمشق برای ایران و محور مقاومت بسیار سنگین هست ولی جمهوری اسلامی برای تقویت محور مقاومت گزینه‌های دیگری هم دارد، ایران می‌تواند بخشی از محور مقاومت همانند یمن یا مناطق دیگر را چنان تقویت کند که این محور از جنبه و مختصاتی دیگر قدرتمند شود و حفظ موازنه قدرت با قواعدی دیگر صورت بگیرد. ضمن اینکه در داخل ایران نیز در حوزه تجهیزات و تسلیحات می‌شود تغییراتی صورت بگیرد که اساسا کل قواعد قدرت در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. تحقق همه این‌ها به اراده تهران و نحوه رفتار طرف مقابل پس از حوادث اخیر در سوریه برخواهد گشت.
در نهایت اینکه ایران در سوریه ریشه دارد و پرونده دمشق حتی پس از بشار اسد نیز به راحتی برای جمهوری اسلامی بسته نخواهد شد. تهران از طرق مختلف تحمیل خواسته‌های مشروع خود، مصالح جهان اسلام و منافع همه اقشار مردم و گروه ها را در سوریه دنبال خواهد کرد و متناسب با رویدادهای سیاسی و امنیتی روزهای آینده، با بازیگران جدید قدرت در سوریه و بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای رفتار خواهد کرد. 
در این میان اتهام‌زنی به افراد و احساس شکست، وحشت و ناامیدی در داخل، دقیقاً هدف جنگ شناختی دشمن است. این فتنه بزرگ هم مانند حوادث دیگر عبور خواهد کرد، برنده کسی است که از آن برای قوی شدن خود به‌عنوان یک فرصت استفاده کند. پیروزی گروه‌های مسلح تکفیری آغازی بر فتنه در کشورهای منطقه و حتی اروپا خواهد بود. این یک پدیده مسموم، مرموز و شوم است که دامنگیر بشریت شده و هیچ کشوری، حتی خود ترکیه، نیز از آن در امان نخواهد ماند. هدف ترکیه از ائتلاف با آمریکا و رژیم صهیونیستی، تحقق جاه‌طلبی‌ها و جبران تحقیرهای تاریخی مربوط به جنگ جهانی اول و دوم است. به بیان دقیق سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، آنکارا به دنبال عمق جغرافیایی در شمال سوریه است ولی خنجری را تیز می‌کند که به گرده خودش فروخواهد رفت.

خبرنگار: هدایت جاوید

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.